حجت الاسلام عابدینی پور در گفت وگو با خبرگزاری حوزه،به تشریح فعالیت های علمی و تبلیغی خود و همچنین به اهمیت درس خارج و لزوم توجه جدی طلاب به این مقطع از حوزه پرداخته که در ذیل مشروح این گفتگو آمده است:
اینجانب محمد لطیفی پاکده هستم ورودی سال ۱۳۷۸، با مدرک سیکل وارد حوزه شدم و کنار درس حوزوی به تحصیل دروس دبیرستان پرداختم و در نتیجه دیپلم گرفتم.
تا پایه سه مدرسه علمیه المهدی بودم و بعد مدرسه الهادی مرحوم آیت الله مشکینی رفتم، دروس آزاد را در فیضیه و گلپایگانی گذراندم. بنده از طلاب مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) نیستم و دروس آزاد را شرکت کردم. کنار درس خارج، مراکز تخصصی میرفتم، انواع مختلف مرکز تخصصی که داخل حوزه هستند چه مراکزی که مدارک تقدیم دوستان میکردند و چه مراکزی که مدرک نمیدادند، مدرک سطح سه شیعه شناسی جزء اولین دورههایی بود که حضرت آیت الله مکارم شیرازی شیعه شناسی ایجاد کردند و آنجا بودیم و با مدرک عالی آنجا قبول شدیم الحمدلله. کنار درس خارج، تدریس غیر رسمی دروس را آغاز کردم و تقریباً پنج سال که تدریس رسمی در سطوح عالی داریم و امسال درس عقاید پایه هشت را به صورت پایه (به خاطر کرونا) خدمت بعضی از عزیزان هستیم، این مختصر و مفید.
*اهمیت و جایگاه دروس خارج در حوزه های علمیه شیعه
بحث درس خارج اگر بخواهیم عنوانش را توضیح بدهیم مراد این است که یک کتاب خاصی مبنا نیست، درست است اساتید بالأخره یا عروه یا کتاب تقریر یا یک چیزی را در نظر میگیرند و بر آن پایه جلو میروند، کتاب خاصی در نظر نیست. منابع بررسی میشود، اگر یک طلبهای علاقه مند باشد مجتهد شود و به صورت کارگاهی یا به صورت عملی این را انجام بدهند لازمهاش این است که حتماً درس خارج را شرکت کند و واقعیتش این است یک شخصی اگر استادی داشته باشد که منابع را بررسی میکند و این فرد در هر مسئلهای پا به پای استاد عین کارگاه منابع را بررسی کند آخر مسئلهای که ذکر میشود خودش به یک نظر میرسد و یکی از نکات برجستهای که حضرت استاد دارند این است که خیلی تأکید میکنند به شاگردان که نظرات خود را بنویسند اعم از موافق و مخالف، که بحمدالله توفیق داشتیم نظر ایشان را اجرا میکنیم و پنج سال است که نظرات خودم را گوشه تقریراتم مینویسم، لذا خیلی اهمیت دارد. شخصاً نظرم این است که بدون درس خارج به صورت عملی کسی مجتهد نمیشود و راهش این است که درس خارج را یک کارگاه ببیند منابع را نگاه کند هر مسئلهای که رسید آنجا نظرش را بگوید و قطعاً وقتی یک باب یا یک کتاب تمام شد این فرد اجتهاد متجزی در آن بخش را دارد.
* ریشه کم توجهی به مسائل اعتقادی در جامعه
یکی از مشکلاتی که در جامعه هست مسائل اعتقادی است، ریشه مسائل اعتقادی ممکن است از ناکارآمدی بعضی از مسئولین نشأت گرفته باشد، مطالب و محتوای نامناسب در شبکههای اجتماعی باشد، فعلاً با منبعش کار نداریم ولی در جامعه هست و این را فرض میگیریم به عنوان یک مشکل. حوزه علمیه باید پاسخگوی این مطالب باشد. خیلی از این شبهات قدیمی هستند، کتب علما هست ولی مردم یا دسترسی ندارند یا وقتش را ندارند و یا نمیتوانند ارتباط با آن کتب برقرار کنند، وقتی مراکز تخصصی هستند که طلابی را در این زمینه آموزش میدهند چه به عنوان پاسخگو و چه به عنوان محقق، نتیجهی تحقیقاتشان خواه ناخواه در جامعه مؤثر است، البته لازمه تأثیرگذاری این است که آن فردی که این مشکل را دارد بیاید رجوع کند، ما بیمارستان داریم میسازیم لازمهاش این است که مریض هم بیاید، اگر کسی که شبهه دارد نیاید ما کاری نمیتوانیم بکنیم، این مشکل هست و متأسفانه خیلی از عزیزانی که شبهات دارند یا اعتقادی ندارند که شبهه دارند و یا میگویند شبهه ما درست است در حالی که پاسخ های خوبی هست و واقعاً عزیزانی که جواب دادند هم جواب های متقن و هم جواب های زیبایی دادند و کسی با انصاف نگاه کند قبول میکند. ولی این را نمیتوانیم بگوئیم صد در صد است چون باید خود مردم هم بیایند و پاسخ شبهات و سوالات خود را دریافت کنند.
*اگر حوزه تعطیل شود چه اتفاق می افتد؟
من در بیوگرافی نگفتم که در نهادهای مختلفی همکاری کردم، از جمله جهاد کشاورزی بوده ام، آنجا این بحث را با پزشکمان داشتیم که گفت استاد ما در درس دانشگاه گفت بچهها این درسی که شما میگوئید خیلی اهمیت دارد سلامت اولویت است، یک لحظه مریض بشوید کار دیگری نمیتوانید انجام بدهید! این اهمیت کار ماست، کار شما چه اهمیتی دارد؟ من آنجا گفتم یک انسان و یک حیوان را در نظر بگیرید و هرمی را در نظر میگیرند برای ایجاد تمدن، میگویند نیازهای اولیه، خوراک، پوشاک، مسکن، کسی که اینها را نداشته باشد! بعد از این میآید وارد بحث فرهنگ و هنر می شود، جایگاه دین درست است برای خوراک و پوشاک و احکام دارد اما در مقام فرهنگ است، مثل اینکه شما یک انسان سالم دارید که مغز ندارد، کاری که حوزه میکند فرهنگی است، اگر حوزه یک ماه تعطیل بشود در خوراک و پوشاک مردم تغییری ایجاد نمیکند ولی در فرهنگ مردم بالطبع مشکل ایجاد می شود، آن جامعه ممکن است بعد از ۲۰ سال دینی نداشته باشد سوای اینکه خودشان هم بگویند ما اصلاً دین نداشته باشند و با بقیه حیوانات و میمونها و جانورانی که خودشان نظرشان این است که از آنها نشأت گرفتیم هیچ فرقی نداریم و لذا فرهنگ خیلی اهمیت دارد. سوای اینکه این حرف درست است چون هدف خلقت ما خوردن و آشامیدن نبوده، بحث عبادت و تعالی و مکارم اخلاق بوده، فرهنگ اینجا اهمیت دارد و حوزه در این بحث فرهنگی آن اعتلایش هست، یعنی اگر هنر را جزء فرهنگ قرار بگیریم حوزه از این هفت تا بالاتر است، صرف اینکه میگوئیم برای جامعه اختلالی در خوراک و پوشاک پیش نمیآید، در تعالیاش مشکل پیش میآید و این مشکل هم شدید هست.
متأسفانه یک نگاهی که در جامعه هست، البته ما این نگاه را نمیگوییم غالب است! خدماتی که طلاب در جامعه انجام میدهند یا به عنوان تخصص دیگرشان در نظر گرفته میشود و یا از طلاب میخواهند به صورت لباس شخصی ... خیّر در نظر گرفته میشود و به عنوان بدنهی طلبگیشان در نظر گرفته نمیشود ضمن اینکه خدماتی که انجام میشود لازم است که تبلیغ هم بشود که مردم آشنا شوند.
پدربزرگ من روحانی محلمان بود و این یک سبقه روحانی در خاندان ما بود، خانواده هم متدین بودند و من هم به بحثهای دینی از ابتدا که با پدر و پدربزرگم بحث میکردم علاقه مند بودم و نگاه مثبتی که به روحانیت در خانواده بود منجر شد که ما وارد حوزه شویم، در حوزه چند چیز باعث شد که ادامه پیدا کند، شوخی میکنند میگویند نان و نمک طلبگی آدم را میگیرد، فضای صمیمی که بین طلاب بود، مدیریت محترمی که در سه سال اول طلبگی خیلی نظارت میکرد، فضای صمیمی خوابگاهها، آن اساتیدی که درس را با اینکه برای ما یک مقداری مغلق بود، هنوز عربی ما خوب نشده بود با ما راه میآمدند، این کمک کرد در حوزه بمانیم، جدای بحثهای اخلاقی که مطرح میشد.
بعد از اینها، دیدن اساتیدی که با جان و دل وقت میگذاشتند، من اساتید مختلفی داشتم، بندگان خدا برخی به رحمت خدا رفتند و بعضیهایشان در قید حیات هستند، از افرادی که سالهاست درسشان شرکت میکنم.
طلبهها هر جا میروند چه معمم و چه غیر معمم ، یقه دیپلماتی وقتی همراهشان باشد، ریش و پلاک قم خیلی فرق نمیکند.
*اولویت تبلیغی طلاب در ابتدا خانواده خودش می باشد
من نظرم این است که اولویت برای یک طلبه از خانواده خودش شروع میشود بعد اقوام و بعد هم دوستان و آشنایان. در ایام کرونا چون دسترسیها کمتر است اولویت اینجاست که شما اخلاقی داشتید که اقوام بتوانند با شما تماس بگیرند و سؤال شرعی بپرسند یا مشورت های خانوادگیشان را بپرسند این مهمترین مؤلفه است که فقط در عید نیست و در مواقع دیگر هم هست. من شوخی میکردم میگفتم عیدها تبلیغ نمیرویم ولی عید دیدنیهایمان تبلیغی است چون بحثها مطرح میشود و میخوریم به بحثهای دینی، پاسخگویی میخواهند و سعی میکنیم در حد متعارف و منطقی باشد و خودش کار تبلیغی میشود، لذا مهمترین مؤلفه تبلیغیشان این است که در محلشان بتوانند مؤثر باشند، اگر آنجا نمیروند فرآیند و زاویه زندگیشان را طوری زندگی بگیرند که بتوانند آنها تماس بگیرند، یا خودشان تماس بگیرند و خودشان بحث را باز کنند که اگر بعداً طرف خواست سؤالی بپرسد خجالت نکشد. یکی از کارهایی که در تبلیغ انجام میدهیم تبلیغ چهره به چهره است، در این تبلیغ شما نمیگوئید عقاید را برای من بگو، گرم میگیری و صحبت میکنی و خودش اتوماتیک سؤالات را مطرح میکند و از روشهایی است که میتوانند انجام بدهند، چون الآن مجالس برگزار نمیشود.
*آیا لازم است همه طلاب بدون استثناء در فضای مجازی مشغول تبلیغ شوند؟
من نظرم این است که همه طلبهها نباید بروند در صفحات مجازی، نظر شخصی من است چون تبعات زیادی دارد. یک فردی که قوی هست کار را دست بگیرد و بقیه کمکش کنند و تقویتش کنند، یا حمایت کنند، شخصاً نظرم این است که افراد شاخص این کار را انجام بدهند، شاخص نه مشهور، بقیه هم کمکش کنند.
*لزوم سازماندهی گروه های تبلیغی از سوی مسئولین حوزه
مسئولین حوزه اگر میخواهند وارد بحث فضای مجازی شوند باید گروه هایی را سازماندهی کنند، دفتر تبلیغات اسلامی یادم هست که سازماندهی میکرد ولی دوستانی که آنجا بودند میگفتند بیشتر روی پاسخ دادن و کامنت نویسی بود و تولید محتوا نبود، خیلی از افرادی هم که میروند فضای مجازی، دنبال تولید محتوا نیستند، حواسمان باشد که طرف نگوید باید حدیث بخواهد برود اینستاگرام را باز کند حدیث بخواند، ممکن است یک شبههای داشته باشد و شما هم جواب بدهید، مثلاً یک هشتکی هست هشتک آتِئیست، اینها جزء هشتکهای مشهور است و من به خاطر حوزه تخصصی خودم فالوور دارم، اینجا میبینم بعضی از عزیزان پاسخهایشان را در قالب همین هشتک میگذارند که آنهایی که هشتک را فالوور دارند و مطالب محتوای غیر دینی دارند روزی ده تا هم میخوانند یک محتوای دینی پاسخ به آن ده تا را داشته باشند و بلا استثنا اینها را لایک میکنم که جزء رنکینگ بالاتر بیاید نه اینکه اول آن محتواهای نامناسبشان بیاید، ولی کسی که میرود این هشتک را میزند عموماً دنبال این نیست که حتماً پاسخ به شبهه پیدا کند، فقط این است که ابراز حضور را داشته باشیم، مثل اینکه داخل مترو یک کیوسک پاسخ به شبهات زدیم، از این باب که اعلام حضور کنیم هست وگرنه کسی که اگر شبهه داشته باشد راهش این است که مسجد و کتابخانه و یا با شماره مرکز ملی پاسخگویی تماس بگیرد.